English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8618 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
knowledge U دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
experts U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule U نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
straight "A " student U دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
functional U رسم امور داخلی و فرآیندهای ماشین یا نرم افزار
borrowed U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrow U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
images U دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
image [دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
borrows U عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
academic U علمی
sciential U علمی
theoretic U علمی
scientific U علمی
industrial U صنعتی
high wrought U صنعتی
technical U صنعتی
manufacturing U صنعتی
industrial water U اب صنعتی
theoretic and practical U علمی وعملی
scientific management U مدیریت علمی
scientific method U روش علمی
scientific experiment U تجربه علمی
scientific applications U کابردهای علمی
memoire U مقاله علمی
boffins U پژوهشگر علمی
scientail U ماهر علمی
scholarism U تحقیق علمی
disciplining U رشته علمی
scientific researches U پژوهشهای علمی
disciplines U رشته علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scientific researches U تتبعات علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
discipline U رشته علمی
the province of science U رشته علمی
prescientific U پیش علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
researching U تحقیقات علمی
theory U فرض علمی
field trip U گردش علمی
object lessons U درس علمی
faculty U هیئت علمی
faculties U هیئت علمی
academic freedom آزادی علمی
research U تحقیقات علمی
horticulture U باغبانی علمی
object lesson U درس علمی
scientifically U بطور علمی
science fiction U افسانه علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
researches U تحقیقات علمی
theories U فرض علمی
boffin U پژوهشگر علمی
principle U اصل علمی
researched U تحقیقات علمی
academian U عضوانجمن علمی
principle U قانون علمی
plants U واحد صنعتی
industrialization U صنعتی شدن
plant U واحد صنعتی
mechnical U ماشینی صنعتی
industrialization U صنعتی کردن
industrial workers U کارگران صنعتی
industrializing U صنعتی کردن
industrialising U صنعتی کردن
industrialize U صنعتی کردن
industrialises U صنعتی کردن
industrial unions U اتحادیههای صنعتی
industrial unit U واحد صنعتی
industrializes U صنعتی کردن
artful U ماهرانه صنعتی
industrial wastewater U فاضلاب صنعتی
polytechnical U دانشکده صنعتی
applied economics U اقتصاد صنعتی
polytechnic U دانشکده صنعتی
industrial insurance U بیمه صنعتی
industrial area U منطقه صنعتی
industrial frequency U فرکانس صنعتی
industrial fluctuations U نوسانهای صنعتی
industrial espionage U جاسوسی صنعتی
industrial electronic U الکترونیک صنعتی
industrial building U بنای صنعتی
technologically U حرفهای صنعتی
industrial economics U اقتصاد صنعتی
industrial disputes U اختلافات صنعتی
industrial consumption U مصرف صنعتی
industrial concern U بنگاه صنعتی
technological U حرفهای صنعتی
polytechnics U دانشکده صنعتی
industrial management U مدیریت صنعتی
industrial nations U کشورهای صنعتی
industrialism U سیستم صنعتی
industrial union U اتحادیه صنعتی
industrial switch U کلید صنعتی
industrial building U ساختمان صنعتی
art bronze U برنز صنعتی
industrialization U صنعتی سازی
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
artistical U هنرامیز صنعتی
commercial efficiency U بازده صنعتی
industrial revolution U انقلاب صنعتی
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
artless U غیر صنعتی
engineering workshop U کارگاه صنعتی
industrial chemistry U شیمی صنعتی
producer buyer U خریدار صنعتی
trade effluent U فضولات صنعتی
valve U شیر صنعتی
technical grade U خلوص صنعتی
vertical union U اتحادیه صنعتی
industrial relations U روابط صنعتی
sciosophy U معرفت غیر علمی
homosapiens U نام علمی انسان
theories U فرضیه علمی تعلیم
scientific data processing U پردازش داده علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
theory U فرضیه علمی تعلیم
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
criminology U مطالعه علمی جرم
pomology U میوه کاری علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
scientific notation U نشان گذاری علمی
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
scientism U پیروی از روش علمی
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
science fiction U داستان تخیلی علمی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
schools U مکتب علمی یافلسفی
school U مکتب علمی یافلسفی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
ionics U مبحث علمی یونها
tree surgery U تشریح علمی درخت
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
theoretically U از لحاظ فرض علمی
scientifically U موافق اصول علمی
unscientific U خلاف موازین علمی
inartistically U بطور غیر صنعتی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial robot U دستگاه خودکار صنعتی
industrial capitalism U سرمایه داری صنعتی
industrial investment U سرمایه گذاری صنعتی
industrial alternating current U جریان متناوب صنعتی
the industrial quarter of the U محله صنعتی شهر
industrial reserve army U ارتش ذخیره صنعتی
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
art casting U ریخته گری صنعتی
pilot plant U واحد ازمایش صنعتی
applied economics engineer U مهندس اقتصاد صنعتی
interphase transformer loss U تلفات پیچک صنعتی
bric-a-brac U خرده ریز صنعتی
decreasing cost industry U هزینه نزولی صنعتی
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
an artistic production U عمل یا کار صنعتی
producer advertising U تبلیغ محصولات صنعتی
manufactoring tape milling machine U دستگاه نورد صنعتی
valve U ولو [شیر صنعتی]
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
laity U غیر فنی وغیر علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
artlessly U بطور ساده یاغیر صنعتی
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
pastiches U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
trade fixtures U الات صنعتی نصب شده
industrial instrument U دستگاه اندازه گیری صنعتی
industrialises U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
industrialising U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
pastiche U تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
metonymical U دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
industrializing U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes U بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Recent search history Forum search
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1strong
1This student is stupid ,close the book on him.
2interfereometry
1گردش علمی
1primatology
1Jack Attac
1what is Labbad
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
0lay formation
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com